جک جدید (2011و2012) برای کسانی که همیشه می خوان شاد باشن
|
رشتيه پاي كامپيوتر جو ميگيرتش زنشو (سند تو ال) ميكنه ميگه: به جون رشت و حومه. چوپان دروغگو مي ميره تو قبر ميپرسن اسمت چيه؟ميگه دهقان فداكار بچه هه به دنيا مياد يه دستش مشت بوده مشتشو باز مي كنن مي بينن توش قرص ضد حاملگيه! ميدوني معني كلمه ي love چيه؟ l : لايق دوست داشتن بودن o:اميدوار بودن به اينده اي روشن v : وفا دار بودن در عشق e: انرزي هسته اي حق مسلم ماست به رشتيه ميگن نظرت در مورد انرژي هسته اي چيه؟ ميگه : انرژي هسته اي مثل ناموس مي مونه كه استفاده صلح اميزش حق مسلم همه ي ماست. به معتاده ميگن فرق تو با ورزشكارها چيه؟ ميگه اونا تكنيكي كار ميكنن ما پيكنيكي. غضنفر تو هواپيما تفنگشو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟ ميگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي. غضنفر حال نداشته بره حموم جاش يه كپسول چرك خشك كن ميخوره. به يارو ميگن چرا زن نميگيري؟ ميگه اي بابا.كي مياد زنش رو بده به ما؟ يارو كفترشو گم ميكنه تو روزنامه اگهي ميده بيوه بيوه....... يارو ميره بازار كدو بخره در مغازه كه ميرسه اسم كدو رو يادش ميره ميگه: ببخشيد اقا گلابي خانواده داريد؟؟؟ غضنفر ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست به بگور برره ميگن يه شعراز خودت در وكن ميگه: ديشب در ماه روي تو را ديده بيدم انگار كه ، فضانوردها در ماه ريده بيدند. خوب بيد رشتيه ميره خونشون چراغ و روشن ميكنه ميبينه يكي رو زنش خوابيده، ....دوباره چراغ و خاموش مي كنه ميگه؟جواب ابلهان خاموشيه پسر ميگه: ببخشيد اسم شما چيه ؟ دختر با ادا ميگه :عطر گل ياس اسمم ثريا س وبعد از پسر اسمش را مي پرسد پسر ميگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه رشتيه واسه اينكه به بچه محلاش ضد حال بزنه ميره زن ايدزي ميگيره!!! غضنفر يه سكه ميندازه هوا شير مياد فرار ميكنه! اصفهونيه و رشتيه و تركه با هم يه جا كار ميكردن .يك روز ساعت ناهار اصفهونيه ظرف غذاشو باز ميكنه ميبينه قورمه سبزيه.ميگه اگه فردام قورمه سبزي باشه من خودمو از اين برج پرت ميكنم پايين.رشتيه غذاشو باز ميكنه ميبينه كله ماهيه .اونم همينو ميگه.تركه ظرف غذاشو باز ميكنه ميبينه كوفتست .حالش بهم ميخوره ميگه منم اگه فردا باز تو اين ظرف كوفته بود خودمو از اين برج ميندازم پايين.فردا هر سه نفر ميان سر كار و در غذا ها رو باز ميكنن و از قضا هر سه تكراري بوده و اينام خودشونو ميندازن پايين.خلاصه پليس مياد و اخر سر زن هاشونو مقصر ميدونه.زن اصفهونيه ميگه: من نميدونستم .تو خونه هر وقت قورمه سبزي درست ميكرديم اين ميخورد.زن رشتيه ميگه:اووو! تو رشت همه كله ماهي ميخورن من روحمم خبر نداشت اين دوست نداره.زن تركه ميگه: جناب سروان به ولله من يه هفته بود خونه مادرم بودم ، اين خودش وخودش غذا درست ميكرد. اگه گفتي چرا دو × دو ميشه هفت؟ خب چون علم پيشرفت كرده ! اينم اثباتش: 2×2 به دوها يك رقم اضافه ميكنيم <=(2+1)×(2+1) 9=3×3 چون 2 واحد به ضريب ها اضافه كرده ايم در اخر دو واحد از حاصلضرب كم ميكنيم. => (9-2)=2×2 => 7=2×2 رفيق غضنفر بابا ش مرده بوده هي بي تابي ميكرده .دوستاش بهش ميگن برو دلداريش بده.ميره پيشش ميگه: ناپلون رو كه ميشناسي؟ اينهمه جنگ و فتوحات كرد اخر مرد.انيشتنم كه ميشناسي؟اينهمه كشف و اختراع كرد اخرش مرد.باباي تو كه هيچ گهي نبود تو اينقدر براش بي تابي ميكني. قاضي: شكايت شما از اين اقا اينه كه به شما گفته: احمق ، بيشعور ، نفهم... شاكي: بله.عين حقيقته. قاضي:پس اگه عين حقيقته چرا شكايت كردي؟ يه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره غضنفر عينكش را دور دستش مي چرخونه بعد ميزنه چشش، سرش گيج ميره ميخوره زمين! وقتي زنت خونه نيست چه كار ميكني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت گوشه اي از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توي دنيا يه قلب هست كه فقط براي تو ميتپه اونم قلب خودت به غضنفر ميگن چرا ميري سربازي؟ ميگه والا فقط به خاطر مرخصي هاش غضنفر داشت آب جوش ميريخته توي باغچه! بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزي تو باغچه؟؟ ميگه: آخه چاي كاشتم. غضنفر ميميره، ميبرنش بهشت. دو سه روز ميگذره، يك روز ميان ازش ميپرسند كه همه چي ميزون هست يا نه، ميگه: والله همه چيز عاليه، فقط كمي هوا سرده! ميبرنش دم مرز جهنم كه يخرده گرماي جهنم بخوره بهش، كه گرم شه. دوباره بعد از چند روز ميان ميپرسند: خوب اوضاع چطوره؟ ميگه: والله همهچي خوبه، ولي هنوز يه ذره سوز مياد! ميگن بابا تو اصلا" لياقت بهشت رو نداري، ميندازنش تو جهنم! بعد از چند روز ميان، ميپرسند: خوب بالاخره گرم شدي؟ ميگه: والله اينجا بهتره، ولي هنوز هم يه ذره سوز مياد! شاكي ميشند ميندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مركز آتيش. چند روز ميگذره ، ميان بهش سر بزنن ببينيند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز ميكنند، غضنفر داد ميزنه: داداش اون درو ببند، يخ كرديم . غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار مي شود. دو تا ماشين با هم تصادف ميكنند. افسر مياد و ميپرسه: كدومتون مقصر بوديد؟ غضنفر ميگه: والله من خواب بودم، نديدم از ايشون بپرسيد . غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم . قزويني ها به توالت ميگن زورخونه از يه بسيجيه مي پرسن : دو خط موازي چيه ؟ ميگه : دو خط موازي دو خطي هستند كه هيچ گاه بهم نميرسن ، مگر به دستور مقام معظم رهبري! يه روز يه ياروكفتر بازه ميشنوه تو قزوين كفتري هستش كه با يه بال پرواز ميكنه ميره و اونو ميخره ميبره شهر ، خودشون ولي ميبينه كفتره بادو بال پرواز ميكنه شاكي ميشه برميگرده قزوين پيش فروشندش ميگه عوضي ، اين كه درست پرواز ميكنه !!! يارو ميگه بالام جان اينجا گزوينه و اين كفترم از ترس كونش يه بالشو ، ميگيره در كونش و پرواز ميكنه . به يارو ميگن يك جمله بگو توش 6 تا بيل داشته باشه ميگه: والا نميدانم هابيل با بيل قابيلو كشت يا قابيل با بيل هابيلو كشت يه روز يه غضنفر تو جوي اب تف ميكنه... ميدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره يه روز غضنفر به زنش ميگه بيا هر پنجشنبه بريم پيتزايي بعد زنش ميگه نه پنجشنبه ديره بيا هر دوشنبه بريم غضنفر به زنش ميگه سه تا حيوون رو نا ببر كه با حرف خ شروع بشه ميگه خودت خواهرت خدا بيامرز مادرت يارو تو قزوين بوده پولش افتاده بوده زمين....ولي دولا نميشده برش داره ، يه پيرمرده مياد بهش ميگه بالام جان را پولتو بر نميداري...؟؟ يارو ميگه: بابا اينجا قزوينه...خطرناكه...پيرمرده ميگه: نه بابا اين حرفا ماله قديمه...اينجا عوض شده. يارو ميگه راستي؟؟؟پير مرده ميگه: آره بابا يارو تا دولا ميشه پولشو برداره پيرمرد ..................يارو شاكي ميشه ميگه:مرتيكه عوضي مگه نگفتي اينجا عوض شده... اين كارا ماله قديمه؟؟؟؟ پير مرد ميگه: خوب بالام جان منم ماله قديمم ديگ نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |